
فکر کنم ، خدا از هر گلی ، گل سرخ و بيشتر دوست داره ، وگرنه تموم جادوی زيبائی هاشو در اون جا نمی داد...
چند تا گل فروشی ، چند تا باغ گل و گشتم ، تا بهترين بوته های گل سرخ و پيدا کنم ، ازشون چند تا شاخه گرفتم ، برای قلمه زدن
جمعه ای تو باغچه جلوئی کلبه ، يه محلی رو واسه قلمه های گل سرخ آماده کردم ، می دونم همه قلمه ها می گيره نزديک صد تا قلمه زدم ، اين دو شب ، تا صبح تو خواب بوته های گل سرخ و آب می دادم ، علف های هرزشو می گرفتم ، شاخه های اضافی و می چيدم
اينا همه واسه رويای اينه که فصل گل سرخ ، خدا قدم به کلبم بذاره ، واسش يه بغل گل سرخ بچينم




