۲۵ دی ۱۳۸۷

مطرب تنبور مست


دوش در مهتاب دیدم مجلسی از دور مست

طفل مست و پیر مست و مطرب تنبور مست

ماه داده آسمانرا جرعه ای زان جام می

ماه مست و مهر مست و سایه مست و نور مست

بوی زان می چون رسیده بر دماغ بوستان

سبزه مست و آب مست و شاخ مست انگور مست

خورده رضوان ساغری از دست ساقی الست

عرش مست و فرش مست و خلد مست و حور مست

زین طرف بزم شهانه از شراب نیم جوش

تاج مست و تخت مست و قیصر و فغفور مست

شمس تبریزی شده از جرعه ای مست و خراب

لاجرم مست است و از گفتار خود معذور مست

۱ نظر:

ناشناس گفت...

kheyli kheyli kheyli khoshgel bood.....
vali che mishe kard...mastiyam darde mano dige dava nemikone.....