
تاحالا ماهی گيری رفتی ، اصلا اون قسمت گرفتن ماهی و کشتن يه موجود زنده منظورم نيست ، خيلی ها ماهی رو که می گیرن دوباره می ندازن تو اب ، منظورم سکوت وزيبايی اطراف یه برکه و يا خم يه رودخونس ، يه انتظارقشنگ که شايد هيچ وقت تموم نشه، حتما يه کلاه پردار هم بذارسرت، خووب حواستو جمع کن، دل بده، صدای توک زدن ماهی کوچولو هارو می شنوی ،بال زدن سنجاقکهارو چطور... می شه تاغروب اونجا نشست و حال کرد ، موقع غروب قول می دم بسختی بتونی دل بکنی. امتحان کن بعد برام کامنت بذار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر