۳۰ آبان ۱۳۸۶

محمد نوری


ديشب بارون می امد ، رانندگی می کردم در ترافيک سنگين تهرون بارونی...خفن...يه دفعه ياد نوار ممد نوری افتادم..روشن ، افتاد رو آهنگ بارون..يعنی جای ديگه هم نبايد می افتاد...غصم گرفت ...چرا کنسرت چند ماه پيششو نرفتم...مگه يادگار فرهنگ ما فقط تخت جمشيد..نوری صدای دل ما ايرونی هاست..صدای گندم زار ..بوی بارون..همهمه جمعه بازار...هنوز با اون صدای جاودانش قلبای ايرونی هارومی لرزونه...در یابيد اونو ..خودش يه شانسه با اون هم عصريم....حتم دارم کنسرت بعديش شايد بليط به سادگی گيرتون نياد....شنيديد از سرزمين ایرون می گه ...يه بار ديگه گوش کنيد...عاشقتريد نه!...دوباره

۱ نظر:

ناشناس گفت...

سلام