۰۱ آذر ۱۳۸۶

گلن دوًک


من از طرف مادر بزرگ مادری گلن دوًکی هستم..تا چند سال پيش يه روستای کوچيک پشته کوهی بود ، نزديک تهرون ، تيکه کوچيکی از لواسون..فاميل های اونجاييمون اصلا به حساب نمي امدن تا اينکه زميناش گرون شد...همه اون طويله ها و چاله چوله های باغ های خرابه ، شد زمين مرغوب...همه شدن پول دار...البته ما هم از طرف پدربزرگ مادری مادربزرگمون اونجا دو هزارمتر زمين داريم که بايد یين شصت هفتاد نفر تقسيم بشه...که هيچکی سراغش نميره ، زمينه هم تا حالا گمو گور شده

حالا چرا اسمش گلن دوًک شده..داستانش از اين قراره

يه مراد نامی بود که پدر پدر مادربزرگم بود ،پدرش تبريزی بود متولد همدان..پدرش اخرای عصر سلطون صاب قرون اجباريشواز حکومت نخريد(همون خريد سربازی فعلی) اونهم قهر کرد اومد اطراف تهرون بزاز شد...زن از دهه افجه گرفت ، پنج تا پسر داشت که کوچيکه پدر مادر بزرگمه ديگه...مراد شروع کرد اطراف افجه به زراعت...خوب اونموقع ها همش سر اب و مرز بين زمين ها دعوا بود ، اون و پسراشم از قرار خيلی گردن کلفت بودن ، هر غريبه ای می امد نا کار می کردن..به زبون ابا اجداديشون گلن يعنی اونيکه مِی ياد و دوًک يعنی می زنيمش...حالا گلن دوًک می شه چی... آفرين ، می شه غريب کٌش...چه روستای قشنگی..چه اسم فانتزيی برای اين مناظر زيبا

۱ نظر:

ناشناس گفت...

حالا میفهمم چرا من قلدر محلم...پس این ژنیه!..از شوخی بگذریم برام جالب بود