
آرزوهای ساده من ، همه نقشی از جنگل سبز ، آسمون بارونی ، پرده ای از منظر رودخونه داره ، آرامشی در تنهائی خدای تنهای من ، بوی علف خيس شمال ، کمی بوی دود ...لابلای بوی تنباکوی قليون قهوه خونه های کنار شاليزار ...
جاده دو هزارو که بری بالا بعد هفت هشت کيلومتر ، می رسی به يه مرکز پرورش ماهی قزل آلای رنگين کمون ، واقعا موجودات زيبائی هستن ، وای ما آدما چه چيزائی رو قربونی اين شکم کارد خوردمون می کنيم...
کمی پائين ترک ... يه قهوه خونس ، کنار رودخونه ... رودخونه وحشی... خروش سکوت تنهائی خدا ، ساکت می کنه فرياد بيداد رودخونه رو .... يه استکان چای ديشلمه... بوی دود قليون .... سرمای نمور خيس ....
خدا زيباست و زيبائی رو دوست داره
جاده دو هزارو که بری بالا بعد هفت هشت کيلومتر ، می رسی به يه مرکز پرورش ماهی قزل آلای رنگين کمون ، واقعا موجودات زيبائی هستن ، وای ما آدما چه چيزائی رو قربونی اين شکم کارد خوردمون می کنيم...
کمی پائين ترک ... يه قهوه خونس ، کنار رودخونه ... رودخونه وحشی... خروش سکوت تنهائی خدا ، ساکت می کنه فرياد بيداد رودخونه رو .... يه استکان چای ديشلمه... بوی دود قليون .... سرمای نمور خيس ....
خدا زيباست و زيبائی رو دوست داره

