۰۵ آذر ۱۳۸۶

من و آرش و رستم و دماوند


امروز صبح معلوم بود اين ديو سپيد پای دربند...دماوندو می گم، ما ايرونی ها خيلی بهش مينازيم . تو قصه ارش چه زيبا از فراز بام ايرون جونش پر می کشه تا هر چه دورترک اون تير سرنوشت به زمين بشينه وهر چه بيشترک مرز توران عقب تر کشيده بشه رستم ديو سپيد پليدی رو در يکی از مغاک های اون ببند کشيده ، هنوز بوی گوگرد تلخ از تنوره ديو گاهی به مشام ميرسه.... و ما چه راحت البرز کوه رو از ياد برديم
آره دردم کوهنوردی نرفتن شماست..اگه تهرون يا مازندرون زندگی می کنی ، که زود شال وکلاه کن...اگه نه که دلت بسوزه
قبلا بايد يه فصل کامل پياده روی در ارتفاع حدود چهار هزار متری کرده باشی ، بهترين جا همين قله توچال هستش ، البته نه که با تله کابين بری ، بهترين مسير ، مسير شيرپلاست. خووب که نفست چاق شد...با ماشين قدم رنجه می کنی هشتاد کيلومتری تهرون يعنی پلور، از اونجا سه تا مسير برا صعود هستش...اگه حالش نبود يه پياده روی نصفه روزه تو ارتفاعات پلور هم خودش خيليه..حالا بعدان اگه حالشو داشتيد راجب کوهنوردی زمستونه هم می نويسم...ولی اگه وارد نيستيد ، حتما با یه بلدش بريد کوه

۷ نظر:

ناشناس گفت...

سلام
خيلي خوب و راحت نوشتيد. آره درسته ما ايروني ها به خيلي چيزامون مي نازيم ... به چيزاي داشته مثل همين دماوند جون و چيزاي نداشته مثل فرهنگ 2500 ساله که هر وقت ميريم بيرون از ايران کلي با اون زبان انگليسي دربوداغونمون مي خايم در موردش حرف بزنيم آخرشم طرف چيزي نمي فهمه و تو دلش مي خنده... بگذريم...

منم کوه نوردي دوست دارم. بسيار بسيار شديدن پايم.

نوشتنو ادامه بديد و حتما در باره وسائل لازم کوه نوردي بنويسيد و بنويسيد که کجا مي شه تهيه کرد.

Good luck to you
Arash

ناشناس گفت...

اي بابا ..حالا فهميدم چرا اينقدر زود معروف شديد..خب ،آخه خيلي خوب مينويسيد...اه..بازم حسوديم شد:)

ناشناس گفت...

سلام
بالاییها درست میگن خیلی خوب و راحت نوشتید
سوژه هم خیلی خوب بود راستش من هم امروز دماوند را دیدیم ولی این چیزها به ذهنم نرسید .
از همه جالبتر تیترش !!!
ضمنا اینجوری پیش برید شاید بک تیم کوهنوردی هم راه بندازین .از حالا عضوم.

ناشناس گفت...

وبلاگ نويسی يعنی انقد حال می ده؟ بابا ، شما ها از جنگلم سبزتريد!!! مارو بگو می خوايم شمارو سبز کنيم

ناشناس گفت...

nazaram ro dar morede nasret agar khasti badan migam. ama dar morede kuh o kuh raftan, aaaaaaaaaaaaay nagu ke dast ru delam gozashti. Berlin shahre jaleb oghashang o sarsabzi e ... ama saaaaf e saaaf e! esme chand ta mahalash be pasvande kuh khatm mishe ama ojesh ye tapele st ke 56 metr OJ!!! dare. albate khob jangal o daryach dare o be khatere safish ham mishe kolli docharkhe savari kard, ama delam kuh mikhad, hese vaghti ke az kuh dari bar migardi sorkh e sorkh shodi o angoshtat bad kardan

ناشناس گفت...

دوست عزيز برلينی.. يه خورده همت کنی بری جنوب آلمان مرز اطريش همه چی هست ... من چند سال پيش مونيخ بودم..شنبه يه شنبه همش سالربورک و اشتارنبرگ و کوخن ز .و گز می کردم... حالش بود يه دفعه در موردش می نويسم.ولی ايرون نمی شه... منتظرم
نظرتو بده خيلی حال می ده

ناشناس گفت...

jonub raftan geyr az hemmat chizhayi be esme vaght o pul ham mikhad. man adam e ye ja beshin o ghosse bokhor nistam. age in modate kuh naraftam avazesh ghalathye digei kardam. masaleye kuh bishtar sar e ine ke be onvane bache i ke tu tehran bozorg shode adam adat dare har ruzesh ro be kuhaye sar be falak keshide khire she o age natune kuh ha ro bebine yani yeki az un ruzhye zemestuni e ke az aludegi e hava dare mitereke